سکوتم را با طنین صدایت شکستی و باور کردم که تو همان صدایی هستی که همیشه با من می ماند...

چند ساعت قبل از آنکه برایت بنویسم باران بارید و من نیز به رسم خودت باریدم...

صدایت میکنم...

در لحظه های خیس تنهایی...

               در خلوت خیابان های خیس...

                       در لحظه هایی از جنس غربت...

حال چشمانم را می بندم  و ..........................

فصل گرم و باران به این زیبایی ؟؟؟

قدم زدن در خیابان همراه با تو... شاید نباشی اما من تو را می بینم که شانه به شانه ام می آیی...

ساعت ها راه رفتیم و سخن ها گفتیم...

طنین گرم صدایت را شنیدم که مرا خواندی... خیره به چشمانت می شوم و چقدر زیباست لحظه ی ناب غرق شدن در چشمان زیبایت...

هیچ بر زبان نیاور...

    می دانم در خلوت سکوتمان ، سکوتی که برایت پر است از فریادهای ناگفته ی من ، همیشه می مانی...

حال صدایم کن.....

         صدای تو خوب است.....

                  به خوبی لرزش دلم حتی در یک دیدار خیالی....

                          به خوبی صدای چکیدن قطره های باران از آسمان آبی.....

 

 ( رضا )

گاهی سکوت یعنی "اما" ... یعنی "اگر"... یعنی هزار ویک دلیل که "دل" میترسد بلند بگوید...



این روزها گلوم زخمه از بغض هایی که وا نشده... سکوت کرده اما سکوتم نمیشکند اما خودم



گاهی اینقدر بد میشکنم که جز بیرون انداختنم راه دیگری نیست...حال پستچی ای رو دارم که



به خودش نامه میده ... اما ...نامه نمیرسه....!!!....


	

	

	

 
نوشته شده توسط : بلاغ مبین  » 
باشه



ممنونم

 

	

	شاید خودش بیاد بگه کیه

 مگه تو میتونی بخش مخفی اعضا رو ببینی؟؟؟

 ممنون دوستان

چقد کنجکاو شدید

رضا نه نکته انحرافی هست نه سرکاری

 

	

	آیا در این دنیا کسی هست بفهمد



	

	که در این لحظه چه می کشم؟ چه حالی دارم؟



	

	چقدر زنده نبودن خوب است.خوب.



	

	خوب.خوب.خوب.خوب.خوب.خوب.خوب.



	

	چه شب خوبی است امشب!



	

	همه ی دنیا به خواب رفته است و من



	

	تنها بیدار مانده ام



	

	نمی دانم چه کاری دارم .....

 ولی زندگی جزدردو رنج چیزی نداره

متنفرم اززندگی

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

 متاسفم

فکرکردم قضیه اون خانمه بوده بچه اش رو کشته

بچه اش مریض بوده

پول نداشته ببردش دکنتر

سم داده بچه هه رو کشته

تو ترکیه

 عجب چیزایی

خخخخخخخخ

 هزارتا لایک داره واقعا